حصول بازدارندگی اقتصادی در پرتو قطع وابستگی به نفت
امید خضری | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۴:۵۱ ب.ظ
۱- شرطیسازی برجام و نداشتن برنامه مدون و کارآمد
در اردیبهشتماه سال ۹۷ زمانی که ترامپ از برجام خارج شد تا مردادماه همان سال بدون آنکه تحریم جدیدی رقم بخورد، ناگاه اقتصاد کشور دچار نوسانات شدید شد بطوریکه رشد نجومی و سرسامآور قیمت ارز و طلا مشکلات معیشتی فراوانی برای مردم ایجاد کرد که به جرات میتوان گفت اصلیترین عامل در بروز این مشکلات شرطیسازی جامعه توسط برجام و عدم آمادگی مسئولین و دولتمردان و اتخاذ پیشبینیهای لازم بود. بهعبارتیدیگر اثر روانی ناشی از نگاه به بیرون برای حل مشکلات جامعه حتی در صورت نبود تأثیر عملی تحریم اقتصاد کشور را دچار تزلزل میکند.
۲- آشوبهای داخلی و شانتاژ رسانهای
آشوبهای داخلی در دیماه سال ۹۶ نیز یکی از عواملی بود که دشمن را به اثربخشی تشدید تحریمها امیدوار ساخت؛ چنانکه رسانههای معاند و ضدانقلاب خارج نشین این آشوبها را خوراک خود قرار داده و بعضاً با خط دهی به این جریانات سعی در تسریع امیال خود داشتند، ولی حضور گسترده مردم در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، شاکله نظام محاسباتی دشمن را برهم ریخت و نشان داد که ملت ایران بهرغم تحمل مشکلات معیشتی و اقتصادی فراوان و تحریمهای ناعادلانه، همچنان مصمم و استوار پای آرمانهای انقلاب اسلامی ایستادهاند.
بازدارندگی اقتصادی و مؤلفههای آن
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در آغاز سال جدید در جمع زائرین و مجاورین حرم رضوی با اشاره به تأکید دشمن بر استراتژی تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران خاطرنشان کردند: « بر اساس تجربه؛ فشار حاصل از کاهش درآمدهای نفتی برای کشور ما و هر کشور مشابه، انگیزه و تحرک چشمگیری بر اجرای اصلاحات اقتصادی و نجات کشور از وابستگی به نفت ایجاد خواهد کرد.»
ایشان در ادامه با اشاره به این اینکه همه مسئولین به این باور رسیدهاند که دشمن در حال جنگ با ماست یادآور شدند: « ما باید در این جنگ دشمن را شکست دهیم و به توفیق الهی او را شکست خواهیم داد اما این کافی نیست، باید بازدارندگی کنیم و به مرحلهای برسیم که دیگر دشمن احساس کند نمیتواند از معبر اقتصادی به کشور ضربه وارد کند.»
نقطه کانونی و اصلی تحقق بازدارندگی اقتصادی را همچون دوران دفاع مقدس باید مقابله با جنگ روانی دشمن برای شکست ارادهها دانست. رهبر انقلاب بارها اشاره کردند که غرب و امریکا به این نتیجه رسیدهاند با اراده ملت ایران نمیتوان مبارزه کرد و اگر ملت ایران یک چیزی را اراده کند حتماً به دست خواهد آورد.
اما در کنار این، کار مجاهدانه، عالمانه، استفاده از تجربیات موفق، ظرفیت و توان سایر کشورها و تکیه بر توان نیروی جوان و باور و اعتماد به آنها را هم باید ذکر کرد. اما مهمترین مؤلفهای که حصول بازدارندگی اقتصادی را در پی خواهد داشت بلاشک قطع وابستگی اقتصادی به نفت است.
وابستگی اقتصادی به درآمدهای حاصل از فروش نفت
نفت همواره از دیرباز بهعنوان یک محصول استراتژیک و مهم شناخته میشود. بطوریکه تقریباً تمام کشورها (چه نفتخیز و چه غیر نفتخیز) تلاش کردهاند تا در راستای توسعه صنعتی و اقتصادی خود پا در عرصه این صنعت بگزارند. بهواقع صنعت مذکور برای هر دو گروه از کشورهای اشارهشده مهم است چه آنها که با استخراج و فروش آن درآمد مورد نیازشان را تأمین میکنند و چه کشورهایی که با فرآوری مشتقات نفتی اقدام به بازفروش تولیدات خود مینمایند.
از زمانی که نخستین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان ایران کشف شد تا به امروز علیرغم تحقق و حصول برخی توفیقات و پیشرفتها؛ متأسفانه کشورمان بهعنوان یکی از قطبهای اصلی و نفتخیز جهان نتوانسته است در این زمینه هوشمندانه عمل کند و این فرصت سوزیها مسبب و سرمنشأ گرفتاری فراوان در عرصه اقتصادی شده است.
باید گفت اقتصاد نفتی به پاشنه آشیل کشور در حوزه اقتصاد تبدیل شده است؛ اقتصادی که عمده ارتزاقش از محل فروش نفت آنهم بهصورت خام فروشی است. نتیجه چنین غفلت اساسی باعث شده است تا دشمنان نظام با تشدید تحریمهای نفتی و موارد اینچنینی سعی در تنگنا قرار دادن کشور داشته باشند.
اما مؤلفههای تعیینکننده از قبیل توجه به تولید داخل ، توسعه صادرات غیرنفتی و توجه به اقتصاد دانشبنیان میتواند در تسریع توسعه اقتصادی و رهایی از اقتصاد نفتی و تکمحصولی مثمر ثمر واقع شود، تا قدرت چانهزنی ایران را در مناسبات بینالمللی تقویت نماید.
آسیبهای وابستگی اقتصادی به درآمدهای نفتی و راههای برونرفت از آن
مقام معظم رهبری در اولین دیدار خود با هیئت دولت دوازدهم در سال ۹۶ فرمودند: «سمتوسوی کشور باید از اقتصاد رانتی و نفتی به سمت اقتصاد مولد و مردمی رود.» این سخن گواه این است که اقتصادی که صرفاً بر اساس درآمدهای نفتی پایهریزی شده است میتواند به اقتصاد رانتی تبدیل شود، به عبارتی وقتی دشمن تحریمهای نفتی را اعمال میکند اگر کشوری عمده درآمدش از راه فروش نفت خام باشد و به عبارت بهتر بر پایه اقتصاد تکمحصولی اداره شود چارهای جز دور زدن تحریمها و سپردن فروش نفت به شخص ثالثی ندارد، که این میتواند خود منبع رانت و رانتخواری شود.
از طرفی صرف کردن هزینههای ناشی از درآمدهای نفتی در امورات جاری یکی دیگر از معضلاتی است که کشور در حال حاضر دچار آن شده است؛ بهطور مثال اگر قیمت هر بشکه نفت ۱۰۰ دلار شود دولت به هزینههای ۱۰۰ دلاری عادت کرده و درآمدی در حدود ۸۰ میلیارد دلار نصیبش خواهد شد، حال اگر قیمت هر بشکه نفت به ۳۰ دلار کاهش پیدا کند درآمد دولت حدود ۲۵ میلیارد دلار خواهد شد و ازآنجاییکه برنامهریزیهای صورت گرفته بر اساس نفت ۱۰۰ دلاری است در این حالت دولت نمیتواند خودش را با شرایط وفق دهد و درنتیجه اقتصاد کشور دچار بیماری هلندی خواهد شد. که دو راهکار عملی در این شرایط میتواند بحرانهای حاصل را از بین ببرد:
تبدیل نفت خام به فراوردههای نفتی ، یکی از عوامل مهمی است که میتواند مانع از بروز این مشکلات شود به عبارتی اگر نفت خام را بتوان به ۲۰ کشور فروخت فراوردههای نفتی را میتوان به همهی کشورها صادر کرد .
صرف کردن درآمدهای نفتی به تولید و زیرساختهای کشور نه امورات جاری ؛ نروژ یکی از کشورهایی است که از منابع نفتی خوبی برخوردار است اما درآمد حاصل از فروش نفت خود را صرف مصارف زیرساختی میکند، لذا لازمه رسیدن به اقتصادی پویا توجه به زیرساختها و تولید است چراکه اگر درآمدهای حاصل از فروش نفت صرف این موارد نشود و فقط در امورات جاری هزینه شود اقتصاد کشور با نوسانات بازارهای جهانی نفت دچار مشکل شده و مشکلات عدیدهای را به وجود خواهد آورد .
ظرفیتهای قابل جایگزین بجای درآمدهای حاصل از فروش نفت
۱- تولید لوازمخانگی:
صنعت لوازمخانگی ازجمله صنایع درآمدزا در جهان است و با توجه به نیاز عمومی جامعه جهانی اهمیت ویژهای دارد. در سال ۲۰۱۳ ارزش تولیدات لوازمخانگی درجهان به ۴۳۱ میلیارد دلار رسید که انتظار میرود نرخ رشد واقعی سالانه آن تا سال۲۰۲۰ حدود ۸/۴ درصد باشد. با توجه به اهمیت این صنعت در ایران قرار شده است تا سال ۱۴۰۴ تولید این صنعت به بیش از ۱۶ میلیون دستگاه لوازم خانگی و صادرات نیز به ۳ میلیارد دلار برسد. با توجه به چنین هدفی ایران میتواند جایگاه دوم در منطقه را حفظ کند. که مستلزم کار مجاهدانه و تلاش مضاعف است.
۲- صادرات بخش نساجی و پوشاک:
هماکنون در کشورمان بالغ بر ۹هزار و ۸۱۸ واحد صنعتی در این حوزه فعال است. این عدد ۱۱ درصد از کل بنگاههای صنعتی فعال کشور را شامل میشود. با توجه به وضعیت جهانی صنعت پوشاک و وضعیت نیروی کار کشور، ایران پتانسیل صادرات سالانه بیش از ۱۲ میلیارد دلار منسوجات، پوشاک، کفش و چرم را دارد. بنابراین دستیابی به جایگاه سوم صنعت نساجی در منطقه و رسیدن به رتبه پنجاهم جهان با تکیه بر رقابت پذیری، نوسازی و سرمایهگذاری همراه با توسعه فناوری و ارتقای بهرهوری عوامل تولید، موضوعی دور از ذهن نیست.
۳- تولید خودرو:
کشورمان با تولید بیش از ۶/۱ میلیون خودرو در سال ۹۰ رتبه سیزدهم در جهان را به خود اختصاص داد که البته این رتبه با توجه به کاهش تولید در سال ۹۲ به جایگاه بیستم تنزل یافت. در حال حاضر ایران در کشورهای سوریه، عراق، بلاروس، آذربایجان، مصر، سنگال و ونزوئلا سایت خودروسازی دارد و پیشبینی شده است میزان فروش سالانه کل صنعت خودرو تا ۱۰ سال آینده به ۵۰ میلیارد دلار برسد. همچنان که کشور کره جنوبی توانسته است با سرمایه گزاری در این بخش به یکی از قطبهای خودروسازی جهان تبدیل شود درآمدی سالیانهی بیشتری از درآمد فروش سالانه کشورمان به دست آورد.
۴- گردشگری و توریسم:
بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی را در جهان دارا است. بااینحال، مجمع جهانی اقتصاد در تازهترین گزارش خود اعلام کرد؛ جایگاه ایران در گزارش رقابتپذیری سفر و گردشگری سال ۲۰۱۷ اخیراً به رتبه ۹۳ از ۱۳۶ کشور موردبررسی رسیده و ۳/۴ امتیاز کسب نموده که نشاندهنده قابلیت رشد این صنعت است.
۵- کشاورزی:
ایران یکی از با استعدادترین کشورها در زمینه تولید محصولات کشاورزی است. آب و هوای مناسب، خاک حاصلخیز و تنوع محصولاتی بالا از جمله مؤلفههایی هستند که ظرفیت تولید و صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای منطقهای و فرا منطقهای را ایجاد میکنند. در کنار این سرمایهگذاری در حوزه فرآوری محصولات کشاورزی میتواند ضمن ارزآوری برای کشور، فرصتهای شغلی بسیار زیادی را بهویژه در مناطق کمتر برخوردار ایجاد کند.
با توجه به دسترسی ایران به بازارهای بینالمللی در سطح جهان و بهویژه بازار نزدیک به ۴۰۰ میلیون نفری منطقه، باید برای حضور مؤثر در تجارت جهانی، همزمان با هدفگذاری برای تعیین و تقویت ظرفیتهای جایگزین نفت، تأمین زیرساختهای لازم ازجمله؛ سیستم حملونقل، تهیه فناوریهای نوین و تولید ماشینآلات و تجهیزات مدرن، تقویت صنایع بستهبندی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و سایر موارد مشابه نیز با جدیت و سرعت مضاعف، در دستور کار قرار گیرد. گام نخست این امر صرف کردن درآمدهای حاصل از فروش نفت در مصارف زیرساختی است که نیازمند برنامهریزی کارآمد و مدون است. تا عرصه اقتصادی نیز همچون عرصه نظامی به “بازدارندگی ” برسد و دشمن به برآورد و باور برسد که جنگ اقتصادی نیز همچون جنگ نظامی و سخت کارساز نخواهد بود.
منابع
۱-الزامات تحقق بازدارندگی اقتصادی ( قابل بازیابی در لینک زیر)
www.javann.ir/003zCY
۲-مولفه های بازدارندگی (قابل بازیابی در لینک زیر)
Farad.fr/000UWC
۳-وابستگی اقتصاد به نفت (قابل بازیابی در لینک زیر)
https://www.yjc.ir/00SEd3
۴-بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیئت دولت در تابستان سال گذشته، همچنین بیانات معظم له در اجتماع زائرین حرم مطهر رضوی ۱/۱/۹۸
منتشر شده در سایت اندیشکده راهبردی تبیین
- ۹۸/۱۲/۰۶